برگزاری نخستین یادواره شهدای عرصه گمنامی شهدای اطلاعات استان فارس

نخستین یادواره شهدای عرصه گمنامی  امروز با حضور سرلشکر محمدباقری معاون اطلاعات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح،آیت الله ایمانی امام جمعه شیرا و آیت الله سید علی اصغر دستغیب نماینده مردم فارس در مجلس خبرگان رهبری، مسئولان ارشد استان فارس، فرماندهان نیروی انتظامی، سپاه و ارتش و برخی از نمایندگان فارس در مجلس در حسینیه عاشقان ثارالله شیراز برگزار شد.

ادامه نوشته

اولین یادواره شهدای تخریبچی استان فارس برگزار شد

وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران گفت: شهدا درس امروز و ديروز و فردايمان هستند، بايد درمكتبشان بمانيم تا به‌اوج برسيم، آنان مسير عزت و افتخار را گشودند.

فرمانده سپاه فجر فارس با بیان اینکه شهدا جان خود را فدا کردند تا اسلام و انقلاب اسلامی پایدار بماند، گفت: معنویت، نورانیت، ایثارگری و پایبندی به راه و هدف از جمله ویژگی‌های بارز شهداست.

ادامه نوشته

شهیدان را شهیدان می شناسند...

وقتي در غروب جمعه متصل به شب عمليات نصر 7 ، در آبهاي سرد رودخانه سردشت غسل شهادت انجام داد، بر ما ثابت شد که او مهاجر است و جاي او در اين دنيا نيست...


ادامه نوشته

شهیدان را شهیدان می شناسند...

یک روز قبل ازشهادتش یعنی در تاریخ ۱/۳/۶۱  رو به بچه ها کرد و با اشاره گفت ببین ا ون دروازه خرمشهره فردا آنجا محل پرواز است  ما این موضوع را را درست نفهمیدیم  وآن را فرداش موقع شهادتش فهمیدیم  . 

 ما هم با جنازه احسان به شیرازآمدیم .خانواده اش به ما گفت ا این وصیت نامه احسان است که گفته در هنگام خاکسپاریش باز کنید  بازکه کردیم نوشته شده بود . یک قبر خالی در حرم احمد ابن موسی( شاهچراغ) است این صاحب قبر یک پیرزنی است که در فلان جا زندگی  می کند و  آن آدرسی که احسان گفته بود رفتیم در زدیم یک پیر زنی امد در را باز کرد گفتیم مادر جان شما در حرم شاهچراغ فبر خالی دارید پیر زن با تعجب گفت مگه چطور گفتم یکی از دوستان ما شهید شده و وصیت کرده  و آدرس شما را داده که یک قبر خالی دارید پیر زن اشک در چشمانش جمع شد گفت به خدا هیچ کس به غیره خودم و خدا نمی دانست که من یک قبر خالی دارم .پیرزن گفت این قبر حق این شهید است به او می بخشم  .  

احسان حدائق

تاریخ شهادت: ۲/۳/۶۱

محل شهادت : بیت المقدس

محل تولد :شیراز

محل دفن: در صحن حرم احمد ابن موسی (ع) ( شاهچراغ)

به بهانه شهادت كميـــل صـفـري تـبـار

ادامه نوشته

این نامه را « امیر منصور آریا» و رفقایش نخوانند!

آن چه خواهید خواند ، متن نامه ای است که در خرداد 1367 به همراه دو اسکناس بیست تومانی (که در آن زمان رایج بود) به پایگاه مقاومت مالک اشتر دزفول رسید. برادران بسیج از آن کپی گرفتند و دو بیست تومانی را به نشانی ای که در پشت نامه یادداشت شده بود، ( یعنی پنچرگیری مشهدی رضا در خیابان آفرینش ) رساندند و به «مشهدی رضا» دادند.

مشهدی رضا در عین حیرت و ناباوری به دو اسکناس بیست تومانی نگاه می‌کرد و چند بار پرسید: «من یادم نمی‌آید، شاید اشتباه شده باشد!؟». وقتی نام و نشانی‌اش را به او نشان دادند، تسلیم شد:

بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی مشهدی رضا امیدوارم که حالتان خوب باشد. مشهدی رضا من چند سال پیش یعنی حدود 3 سال پیش 20 تومان بایستی به شما می‌دادم ولی در این امر سهل انگاری می‌کردم و از این بابت بسیار ناراحت می‌باشم و چون از آن مدت تا حالا وضع دنیا عوض شده و چیزها خیلی گران شده است قصد دارم به جای 20 تومان 40 تومان به شما بدهم. امیدوارم که مرا بخشیده باشید. تو را به خدا مرا ببخشید که سخت درمانده ام. دیگر عرضی ندارم جز دعا برای همه رزمندگان اسلام.
والسلام
30/2/67


بسياري از دوستان و همكاران نمي دانستند كه من دختر عماد مغنيه هستم

ادامه نوشته

حاج عماد مغنيه به روايت همرزمان ايراني

بيشتر ايراني‌هايي که او را مي‌شناختند خيال مي‌کردند که او يک ايراني است که گذرنامه ايراني دارد و نامش حاج رضوان است اما عده کمي بودند که مي‌دانستند او لبناني است و عده بسيار کمتري بودند که نام واقعي‌اش يعني "عماد مغنيه" را مي‌دانستند.
ادامه نوشته

اضطراب اسراییل از رونمایی انتقام حاج رضوان "4 ساله" شد

پس از آن بود كه خبر كوتاهي در جهان پيچيد و غبار از چهره ناشناخته يكي از بزرگترين فرزندان خميني كبير و ابرمرد عرصه جهاد و مقاومت، پاك شد: «عماد فائز مغنيه فرمانده شاخه نظامي حزب‌الله لبنان در دمشق ترور شد و طي آن مردي به شهادت رسيد كه تعقيب كنندگان خود را براي مدت طولاني به بازي گرفت و اين در حالي بود كه آنان بجز چند عكس محو و رنگ پريده، چيزي از او در اختيار نداشتند...»
ادامه نوشته

الگوي باقري براي تربيت باقري ها

آيا نمي توان حسن باقري را در مجموعه سپاه و بسيج الگوي تمام عيار معرفي كرد و او را اسطوره ناميد، اما نه آن اسطوره هاي خيالي مانند بت من، مرد عنكبوتي و... بلكه اسطوره پاسداري و الگوي جواناني كه مي خواهند در ادامه روند انقلاب اسلامي مسبب جهاني شدن اين انقلاب شوند.
ادامه نوشته

حُرّ امام خمینی پهلوان بی مزار شهید شاهرخ ضرغام

Final-12

حُرّ امام خمینی ٬ پهلوان بی مزار ٬ شهید شاهرخ ضرغام

روي سينه اش خالكوبي كرده بود : فدايت شوم خميني

ادامه نوشته

جهان پهلوان تختی را خودکشی کردند !!!

موضوع درس امروز درس جوونمردیه
ميدونين کیه معلم ؟ غلامرضا تختيه
بايد که توی زندگی يه مرد باشيم تو ميدون
این راه و رسم تختیه آی بچه های ایرون
پيروی راه مردائين ؟
شاگرد پهلوونهائين ؟
خوبه که يادتون باشه معلمای فردائين
يه تختی بود يه ايرون
خاطر خواهاش فراوون
کارش رضای مردم به دادشون رسيدن
بجای مهر و امضاء حرفشو ميخريدن
روزی و روزگاری
در حين کارزاری
فهميد که يک دست حريف اون شکسته
مردونه با شهامت گفت:
نيست اين عدالت
نبرد نا برابر نيست کار ما برادر
تموم دنيا ديدن کشتی گرفت یه دستی
گوئی که ساغری شد در گير و دار مستی
اون نيست اما اسمش موند تو ديار هستی
يه تختی بود يه دنیا دلش به قدر دريا
تو قصه ها نوشتند حقيقته نه رؤيا
اسمش چه رونقی داد به اسم پهلوونا
دنبال راه و رسمش راه افتادن جوونا
يه تختی بود يه بازار
دوست داشت بميره اما...
مردم نبينن آزار
يه تختی بود یه ميدون
وای ز روز مرگش...
مردم با چشم گريون...
يه ملت و يه تختی
قصه ش قشنگ اما...
پايان روزگارش رسيد به شور بختی
يه تختی بود که مردش
از بس زمين نخوردش
گفتند که خود کشی بود
از بس که در خوشی بود
گفتیم دورغه شايد از درد و ناخوشی بود
يه تختی بود که کشته شد اما...
توی روزنامه ها يه جور ديگه نوشته شد
يه تختی بود که کشتنش اما...
دلیل مرگشو خاطر خواهی نوشتنش
يه تختیه که زنده س قصه ش کوتاهه اما...
اسمش که خيلی گنده س
چه باخت چه برد مهم نيست
اما تا دنیا دنياست
برنده ست  و برنده س

ادامه نوشته

روايت خواندني گلعلي بابايي از شوخي هاي حاج ذبیح الله بخشي در فاو

در فاو شرايط آنقدر سخت بود كه شهيد دستواره هم آر.پي.جي به دست به شكار تانك هاي دشمن مي رفت، فشار دشمن زياد بود و همين باعث افت روحيه نيروها مي شد كه حاج بخشي آمد، هنوز از راه نرسيده شعار داد «كي خسته است؟» و صداهايي كه از حلقوم تشنه بچه ها بيرون مي آمد فرياد زدند «دشمن».

ادامه نوشته

فعتبرو یا أولی الأبصار

نام  :  مرحمت

نام خانوادگی  :  بالازاده

نام پدر  :  حضرتقلی

تاریخ تولد  :  17/3/1349

تحصیلات  :  دانش آموز

تاریخ شهادت  :  21/12/1363

محل شهادت  :  جزایر جنوب

عملیات  :  بدر



آن روز که سراسیمه به تهران آمد 13 ساله بود. نوجوان کم سن و سال اردبیلی. به پدر و مادرش گفته بود کار مهمی پیش آمده که باید به تهران برود، اما نگفته بود چه کاری؟

ادامه نوشته

ماجرای شهادت شهید عباس دوران، مرد آسمانها

 سی ام تیرماه سال ۱۳۶۱

سالروز شهادت غرور آفرین سرلشکر شهید عباس دوران

را گرامی میداریم

ماجرای شهادت شهید عباس دوران، مرد آسمانها

از زبان خلبان کابین عقب ٬ تیمسار خلبان منصور کاظمیان

ادامه نوشته

کسی حق ندارد پرونده متوسلیان را با مُهر شهید مختومه اعلام کند

سخنرانی سعید قاسمی در سالگرد اسارت حاج احمد متوسلیان
 

حاج سعید قاسمی سال‌هاست که در سالگرد اسارت فرمانده اسطوره‌ای خود حاج احمد متوسلیان به دست مزدوران اسرائیل، از او و بزرگی و هیبت انقلابی‌اش می‌گوید.

سینه حاج سعید قاسمی پر است از ناگفته‌های پیرامون احمد متوسلیان که در سالیان همراهی این دو در جبهه‌های کردستان، جنوب، سوریه و لبنان به وجود آمده و ماندگار شده است. امسال نیز در سالگرد اسارت احمد متوسلیان، فرمانده بلند آوازه لشکر 27 محمد رسول الله(ص)، حاج سعید قاسمی به شهر تفت یزد، زادگاه آن سردار اسیر در دستان اسرائیل رفته تا از احمد و دلاوری‌هایش بگوید. در ادامه مطلب متن کامل این سخنرانی شنیدنی را بخوانید:

ادامه نوشته

بمناسبت هجدهمین سالروز شهادت سید مرتضی آوینی

ادامه نوشته

ناگفته هایی از خواهر عماد مغنیه

مادرم حدود ۵ ماه پیش خواب دید که در یک مراسم عزاداری، عماد کوله ای پر از مهمات در دست دارد، از وی پرسید با این بسته به کجا می رود؛ عماد جواب داد: عازم مصرم، برای پیروزی جوانان به قاهره می روم.

ادامه نوشته

مصاحبه با  ( خاله قزی ) مادر شهید رضا لشکری

وقتي از گوشه و كنار خبر شديم كه بازيگر نقش«خاله قزي» در سريال پرطرفدار «خوش نشين‌ها» مادر شهيد است، به فكر افتاديم كه براي مصاحبه برويم سر وقتش.شب جمعه ، سوم محرم مطابق قرار قبلي به منزل خانم سعيدي ، واقع در يكي از محلات جنوب شهر تهران رفتيم.

 

 

 

 

 

ادامه نوشته

آنچه فهمیدنی بود ، فهمیده بود

 

یک نگاه ساده که توی تقویم می اندازی،می بینی که روزها ، نامها ی مختلفی دارند: روز مادر ، روز دختران،روز خبر نگار، روز... ولی منظور من از این نوشتار،لیست کردن نام روزها نیست. منظورم یکی از آن همه است که لابه لای جدول بندی تقویم ها گم شده و هر سال ،کما بیش بی سر و صدا عبور میکند و نیم نگاهی حتی به ما که کنار جاده گذر عمر نشسته ایم ، نمی اندازد:هشت آبان ، روز نوجوان

ادامه نوشته

"شهیدان زنده اند، ما چرا بجنگیم"

 سال 62 با اولین لبخندهای ملیحش در کنار مرقد شریف امامزاده سید ابوالوفا (شیراز چهار راه حسینیه پانزده خرداد- پارامونت )روبرو شدم.. یکی دو روزی را که به بهانۀ مرخصی به شیراز آمده بود در مسجد و پایگاه (شهید محمد پرند )  به گشت و نگهبانی می گذراند و اصلاً نمیدانم که چه وقت به منزل می رفت!؟ به شوخی گفتندش انگار که دل کنده ای؟! برای انبساط خاطر دوستان جواب داد:

 "شهیدان زنده اند، ما چرا بجنگیم"

 این را گفت و رفت و دیگر باز نیامد

سردار دلاور و بی نام و نشان، سیّد شهیدان شهادت طلب دفاع مقدس، سید حمید رضا رضازاده

ادامه نوشته

بزرگداشت شهید حجت الله آذرپیکان

بمناسبت سالروز شهادت سردار شهیدحجت الله آذر پیکان

بیست وسوم بهمن ۱۳۷۳

شاگرد کلاس چتربازی

جوان ، نفس نفس زنان و با گامهایی بلند خود را به گوشه محوطه پادگان هوابرد شیراز که کلاس آموزش چتربازی تشکیل می شد رساند.چند قدم دورتر ایستاد تا صحبتهای مربی تمام شود.

ادامه نوشته