خاطره ظهر فردا
این کتاب شامل 12 خاطره کوتاه از 8 نفر با موضوعات مختلف است که حاصل تلاش هنرجویان کارگاه داستان مرکز ری حوزه هنری استان تهران است . که نام یکی از این خاطره ها خاطره ظهر فردا است .این خاطره خاطره مسعود دانش منش است .داستان به این شکل است که مردی خاطره 2 ساعتی که برای سی تی اسکن و نامزدش برای سونوگرافی رفته را می نویسد . همه جا خوب توصیف شده است و خاطره بیشتر خانم منشی کلینیک را شامل می شود و همه حرکات و اعمالش درخاطره آمده است .داستان بعدی هم مسعود دادمنش نوشته است . داستان زن جوانی به نام ناهید است که دختر و شوهرش باهم کشته می شوند و او مات و مبهوت است .
گزیده متن :
باز صدای تق تق کفشش ، یک دست و ضرب دار می پیچد درگوشم و مثل آواز شیطان روحم را از ماندن دراین سنگ باز میدارد .چشم هایم پراز بیداری می شوند.دستانم را از این کتاب رها می کنم . عصا و عینکم را کنارمی گذارم و همراه باد روی پنجه پایم بلند می شود سبک می خندم و قهقه می زنم . زمان می ماند و من از مقابلش می گذرم . به گذشته هایی می رسم که هنوز نیامده اند.
بسم الله الرحمن الرحیم