تعريف نظامى زمين
زمـيـن در اصـطـلاح نـظـامـى بـه مـنـطـقـه اى اطـلاق مى شود كه ازنظر وسعت و عوارض طبيعى و مـصـنـوعـى بـه مـنـظـور اسـتفاده هاى نظامى براى يك عمليات مخصوص ، موردبررسى قرارمى گيرد.

اهميت نظامى زمين
زمـيـن هـمـواره از مـهـم تـريـن عـوامـل مـؤ ثـر و بـه تـعـبـيـر بـهـتـر، كـارآمـدتـريـن عامل پيروزى در عمليات نظامى بوده است . سون تزو در چند جاى اثر خود در زمينه اهميت نظامى زمين مى گويد:
(طبيعت زمين به عنوان يك عامل بنيادى در تاءمين پيروزى به ارتش كمك مى كند.)
(بـا اسـتـفـاده درسـت از زمـيـن ، قـواى ضـربتى و نيروهاى چالاك و تكاور به بهترين وجه مورد استفاده قرار مى گيرند.)
(اگـر از امـتـيـاز زمين برخوردار باشيم ، حتى با افراد ضعيف و نااستوار نيز مى توان پيروز شـد. در ايـن حـال افـراد جـنـگ آزمـوده و كـاركـشـتـه و نـيـرومـنـد بـه طـريـق اولى غـالب مـى شوند.)
(اگـر از شـرايـط جـغـرافـيـايـى مـربـوط بـه كـوه هـا و جـنـگـل هـا و گـردنـه هاى خطرناك و باتلاق ها و مرداب ها آگاه نباشيم ، نمى توانيم لشكر را راهـبـرى كنيم و اگر از مراجعه به راهنمايان محلّى غفلت ورزيم نمى توانيم از زمين استفاده كنيم .)
(چنانچه بدانم كه دشمن مى تواند مورد حمله قرار گيرد و لشكريان من نيز قادرند به وى حمله كـنـنـد. ولى تـوجـه نـداشـتـه بـاشـم كـه بـه عـلت وضـع و رخـسـاره زمـين نبايستى حمله كنم . احتمال پيروزى ام فقط پنجاه درصد است .)
زمـيـن داراى خـصـوصـيـات و مـشـخـصـاتى است كه بدون توجه به آنها نمى توان به صورت قطعى تصميم به اجراى عمليات و ماءموريت گرفت . شناخت زمين براى فرماندهى در جنگ زمينى ، جـزء اصـول اوّليـه پـيـروزى اسـت و در بـسـيـارى از حوادث و عمليات ها، عاملى تعيين كننده و سـرنـوشـت ساز مى باشد. از اين رو، يك فرمانده با تجربه و آگاه ، بى جهت و بدون شناخت از زمين ، دست به عمل نمى زند.
با نگاهى اجمالى به جنگ هاى رسول خدا(ص )، امير مؤ منان و ديگر ائمه (ع ) معلوم مى شود كه بـه زمـيـن مـنطقه توجه كامل داشته و از عوارض طبيعى و مصنوعى آن جهت كسب پيروزى بهره مى گـرفـتـه انـد. همين سيره عملى ما را به اهمّيّت مساءله واقف مى سازد. چنانچه در جنگ بدر، احد، خندق و صفّين كاملاً مشهود است .
در جـنـگ اُحـد، لشـكريان اسلام به دستور پيامبر(ص )در دامنه كوه احد، موضع گرفتند و از آن بـه عـنـوان يك عارضه طبيعى ، به منظور تاءمين عقبه لشكر استفاده كردند، به گونه اى كه دشـمـن نـاگـزيـر شـد در مـكـان پـايـيـن تـرى مـوضـع بـگـيـرد و فـقـط از روبـه رو وارد جـنگ شود.
در جنگ خندق رسول خدا(ص )ابتدا عوارض طبيعى و مصنوعى شهر مدينه را شناسايى كرد و چون تـصـمـيـم پـدافـنـد داشـت ، از عـوارض زمـيـن مـانـنـد بـاغـسـتـان هـا، كـوه هـا، منازل و... به بهترين وجه استفاده كرد؛ به نحوى كه نفوذ نيروهاى دشمن فقط از يك سو ميسّر بـود كـه حـضـرت دسـتـورداد خـندق حفر شود و بدين طريق راه نفوذ و ورود دشمن را كاملاً مسدود نـمـود. هـنـگـامـى كه دشمن خود را با موانع طبيعى و مصنوعى بسيارى مواجه ديد، ناگزير پشت خـنـدق اردو زد و مـدّتـى مـعـطـل مـانـد تـا سـرانـجـام بـا شـكـسـتـى غيرقابل تصوّر بازگشت .
حـضـرت عـلى (ع ) بـه فـرمـانـدهانش دستور مى دهد تا از زمين (قله ها، دامنه كوهستان ها، كرانه رودها، و...) بهترين استفاده را بنمايند. بخشى از سخنان حضرت چنين است :
(فـَاِذا نـَزَلْتُمْ بِعَدُوٍّ اءَوْ نَزَلَ بِكُمْ فَلْيَكُنْ مُعَسْكَرُكُمْ فى قُبُلِ الاَْشْرافِ اءَوْ سِفاحِ الْجِبالِ اَوْ اءَثْناءِ الاَْنْهارِ، كَيْما يَكُونَ لَكُمْ رِدْءاً وَ دُونَكُمْ مَرَدًّا)
هرگاه به سوى دشمن رفتيد، يا او به سوى شما آمد، بايد كه پايگاه شما بر فراز تپه ها يا در دامنه كوه ها يا كرانه رودخانه ها قرار گيرد تا در آن موقعيت ، پناه شما در برابر دشمن و نگهدارتان باشد.
حـضـرت ، هـمـچـنـين در نامه اى به زياد بن نضر و شريح بن هانى ، فرماندهان نظامى در جنگ صفين ، مى فرمايد:
(... فَاِذا نَزَلْتُمْ لِلتَّوَقُّفِ فى مَنْطَقَةٍ ما، يَكُنْ ذلِكَ حِصْناً حَصيناً)
هرگاه در جايگاهى توقّف كرديد، در پناهگاهى امن و بى خطر اردو بزنيد (دژى محكم و استوار براى شما باشد.)