عمليات‌رواني داراي دوبعد است:
1- ماهيت و منطق دروني كه عبارت است از تلاش براي تأثيرگذاري بر افكار، احساسات، تمايلات و نهايتاً رفتار، با استفاده از ارتباط اقناعي.
2- منظور و كاربرد اين تأثيرگذاري و تغيير رفتار با توجه به هر دسته از مخاطبان(دوست، دشمن و بي‌طرف) است.
اهداف مورد نظر در عمليات‌رواني عبارتند از:
1- اهداف سياسي، نظير تبليغات فارسي راديوهاي غربي با هدف ايجاد تفرقه در جامعه اسلامي ايران
2- اهداف نظامي، نظير تبليغات دستگاه جنگ رواني يك واحد نظامي براس سست كردن انگيزه نبرد در نفرات نيروي مقابل
3- اهداف سياسي- نظامي، كه منظور از آن، اهدافي است كه جنبه‌هاي سياسي و نظامي در هم آميخته و نمي‌توان آن را در يكي از دو نوع جاي داد، نظير تبليغات زمان جنگ يك كشور براي كشور ديگر با هدف اعمال فشار بر تصميمات دفاعي رهبران آن.
تقسيم بندي عمليات‌رواني:

1- عمليات‌رواني استراتژيك 2- عمليات‌رواني تاكتيكي
غير از تقسيم بندي فوق‌الذكر كه بر مبناي نوع هدف عمومي مورد تعقيب صورت گرفت، تقسيم‌بنديهاي ديگري نيز از عمليات‌رواني بعمل آورده‌اند. معمول‌ترين آنها، تقسيم عمليات‌رواني به عمليات‌رواني استراتژيك و عمليات‌رواني تاكتيكي است
الف) عمليات‌رواني استراتژيك
اين عمليات، عموماً براي پيشبرد اهداف گسترده يا درازمدت و در هماهنگي با طرح‌ريزي استراتژيك كلي طراحي شده و معمولاً داراي تأثيراتي درآينده دور است. مخاطبان اين عمليات‌را شهروندان و نظاميان دشمن كه خارج از منطقه جنگي بسر مي‌برند و همچنين كل جمعيت كشورهاي دوست، بي‌طرف، يا دوست دشمن ما (متعهدان دشمن) تشكيل مي‌دهد، نمونه‌اي از اين عمليات، فعاليتهاي تبليغاتي يك كشور براي پايين آوردن توليد صنعتي كشور حريف است.
مقاصد عمليات‌رواني استراتژيك عبارتند از:
1- تشريح خط مشي‌ها، اهداف و مقاصد سياسي كشور خودي براي مخاطبين و ارائه استدلالهاي پشتيباني از آن خط‌مشي‌ها و غيره.
2- ارتباط دادن و پيوند برقرار كردن بين آن سياستها و اهداف از يك طرف، و آرزوها و آرمانهاي مخاطبان هدف از طرف ديگر.
3- برانگيختن افكار عمومي با فشارهاي سياسي به طرفداري يا عليه يك عمليات نظامي.
4- تأثيرگذاري بر روند تعيين تاكتيكها و استراتژيهاي دشمن.
5- پشتيباني از تحريمهاي اقتصادي و ديگر اشكال غيرقهرآميز اعمال فشار عليه دشمن.
6- برانگيختن اختلاف بين مقامات نظامي و سياسي دشمن.
7- تضعيف اعتماد به نفس در رهبران دشمن و ايجاد ترديد آنها نسبت به اهداف جنگي.
8- كاهش روحيه و كارآيي سربازان و غيرنظاميان دشمن از طريق نمايان كردن ضعفهايي كه در روحيه و كارآيي نظاميان وجود دارد.
9- تقويت نارضايتي‌هايي كه ملت دشمن به دليل مسائل مذهبي، قومي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و غيره نسبت به دولت يا ديگران احساس مي‌كنند.
10- مختلل كردن سيستمهاي كنترلي يا ارتباطي كشور.
11- كسب پشتيباني فكري يا عملي كشورهاي بيطرف
12- رهبران خودي را قوي‌تر، و رهبران دشمن را ضعيف‌تر نشان دادن.
13- ايجاد اميد در عناصر مقاومت فعال در سرزمين دشمن و پشتيباني روحي از آنها.
14- كمك به ايجاد نخبگان مخالف حكومت.
15- كسب پشتيباني در ميان مردم مناطق تازه آزاد شده.
16- تقويت يا تكميل عمليات تبليغاتي تاكتيكي.

ب) عمليات‌رواني تاكتيكي
اين عمليات در منطقه جلويي نبرد و در پشتيباني از عمليات نظامي تاكتيكي، طراحي و اجرا مي‌گردد. مقاصد آن عبارتند از:
1- كاهش روحيه و كارآيي رزمي دشمن.
2- افزايش تأثير سلاحهاي سنگين از جمله بمبها.
3- آشفته كردن و سردرگم كردن دشمن.
4- تسهيل اشغال شهرهاي دشمن، با ارسال اولتيماتوم و اعلاميه‌هاي دعوت به تسليم.
5- پشتيباني از عمليات‌رواني استراتژيك، با فراهم كردن شناخت به موقع و تفصيلي در مورد آسيب‌پذيريهاي محلي كه احتمالاً قابليت بكارگيري در الگوي استراتژيك را دارد.
6- دادن اطلاعات و راهنمائيهاي لازم به عناصر دوست كه در منطقه رزمي دشمن عمل مي‌كنند.
7- پشتيباني خاص و مستقيم از فرماندهان تاكتيكي با دادن يادداشتهاي كوتاه.
8- ايجاد تصويري مطلوب از سربازان و فرماندهان خودي در ذهن مخاطبان.
نوع ديگري از تقسيم‌بندي عمليات‌رواني عبارتند از :

 1- عمليات‌رواني پنهان 2- عمليات‌رواني آشكار
الف) عمليات‌رواني آشكار
عمليات‌رواني آشكار معمولاً با استفاه از تبليغات سفيد(تبليغاتي كه هويت منبع آن معلوم است) انجام مي‌شود. اغلب موارد عمليات‌رواني كه با عناوين رسمي(مانند راديو آمريكا) به اجرا در مي‌آيند، از مصاديق اين نوع عمليات‌ هستند.
ب) عمليات‌رواني پنهان
عمليات رواني پنهان عملياتي است كه منبع انتشار آن فاش نمي‌شود. اين عمليات به گونه‌اي طراحي و اجرا مي‌شود كه دولت مسئول آن معلوم نباشد و يا اگر هم كشف شد، آن دولت بتواند هرگونه دخالتي را انكار كند. عمليات‌رواني پنهان، معمولاً به وسيله تبليغات سياه و خاكستري به اجرا درمي‌آيد.
تبليغات سياه: تبليغاتي است كه به منبع غيرواقعي نسبت داده مي‌شود. اين تبليغات وانمود مي‌كند كه از داخل سرزمين دشمن( يا سرزمين تحت اشغال دشمن) و يا نزديكيهاي آن پخش مي‌شود و البته گاهي نيز واقعاً همنيطور است. هنگامي كه به ظاهر از سرزمين دشمن پخش مي‌شود، هدايت عمليات‌هاي زيرزميني( كه توسط عناصر برانداز موجود در صفوف دشمن انجام مي‌شود) را امكان پذير مي‌سازد. از نظر دشمن، اين تبليغات، اقداماتي غيرقانوني و مستوجب عقوبت است. اين نوع عمليات، مستلزم مهارت بسار، مخزني بزرگ از اطلاعات، و توانايي كاركردن با اسم جعلي است. تبليغات سياه، به شدت بر اطلاعات متكي است. از اين تبليغات به بهترين وجهي مي‌توان در عمليات استراتژيك استفاده كرد. معذالك، هر چند مقاصد مورد پيگيري در اين نوع تبليغات معمولاً فراتر از سطوح وضعيتهاي تاكتيكي است، با اين حال، در عمليات‌رواني تاكتيكي نيز استفاده مي‌شود چون فرض بر اين است كه تبليغات سياه، در اين گونه عمليات، آنقدر ارزش حياتي دارد كه به كارگيري آن به ريسك نهفته در آن مي‌ارزد. به منظور دستيابي به حداكثر تأثير و اجتناب از خطر از بين رفتن انسجام در تلاشهاي آشكار، بايد عمليات رواني پنهان را از عمليات‌رواني آشكار جدا نگهداشت و پرسنل درگير در يك نوع عمليات را در عمليات نوع ديگر وارد نكرد.
مزايا و قابليتهاي تبليغات سياه عبارتند از:
1- تبليغات سياه، با عمل كردن تحت پوشش، مي‌توان از داخل سرزمين دشمن منتشر شده و پيامهاي تبليغاتي خودي را كه براي مخاطبان خاص به دقت تنظيم شده است، ارسال نمايد.
2- از آنجا كه اين تبليغات، از منبع ناشناس منتشر مي‌شود، مي‌توان با القاي اين نكته به دشمن كه عناصر مخالف و غير وفادار در ميان صفوفش وجود دارد، روحيه را تضعيف كند.
3- با بكارگيري ماهرانه اصطلاحات، عبارات و تمهاي رسانه‌اي مناسب، اين تبليغات مي‌تواند وانمود كند كه جزئي از تبليغات خود دشمن است و بدين ترتيب مي‌تواند در تبليغات دشمن، تناقض ايجاد كند، نتيجه اين خواهد شد كه تبليغات سفيد دشمن، تا اندازه زيادي تأثير خود را از دست مي‌دهد.
4- از آنجا كه اين تبليغات، ماهيتي پنهان دارد و تشخيص آن مشكل است، ضد تبليغ دشمن نمي‌تواند اقدام مؤثري عليه آن انجام دهد.
محدوديتها و معايب تبليغات سياه عبارتند از:
1- تبليغات سياه براي اجتناب از افشا شدن ماهيت واقعي و از دست دادن اعتبار، نيازمند مراقبت و حفاظت فوق العاده است.
2- هماهنگ كردن آن با فعاليتهاي آشكار، امري دشوار است.
3- تبليغات سياه، بندرت مي‌تواند از كانالهاي عادي ارتباطي استفاده كند.
4- كنترل آن كاري مشكل است چون عوامل عمل كننده آن غيرمتمركز هستند.
5- الزامات امنيتي سخت آن، انعطاف‌پذيري تبليغات سياه را محدود مي‌كند.
6- تبليغات سياه، زماني كه از داخل سرزمين دشمن عمل مي‌كند، بيشتر در معرض كشف و انهدام قرار دارد.
نمونه‌هاي تبليغات سياه عبارتند از:
1- ايجاد شايعه
2- پخش تصاوير مستهجن
3- ايجاد فرهنگي بزله‌گويي، تمسخر و جوك
4- شعار
5- جعل اسناد و اوراق بهادار
6- جوسازي از طريق نامه، شب‌نامه
7- بلندگوي دشمن شدن

تبليغات خاكستري: تبليغاتي است كه از منبعي بي‌هويتي منتشر مي‌شود(منبع انتشار، هيچ هويتي براي خود مشخص نمي‌كند). قابليتهاي آن عبارت است از:
1- اگر تبليغات خاكستري، ماهرانه بكار گرفته شود مي‌تواند با پرهيز از برچسب?تبليغات دشمن? خوردن، مقبوليت كسب كند.
2- مي‌تواند بدون تأثير مخرب بر حيثيت منتشر كننده، از تمهاي احساسي استفاده كند.
3- تبليغات خاكستري مي‌تواند بدون شناخته شدن منبع، از تمهاي جديدي كه بر آسيب‌پذيريهاي مشخص دشمن مبتني هستند نقش بالون اختيار(Ttial balloon) را بازي كند.
محدوديتهي تبليغات خاكستري عبارت است از:
1- اين تبليغات به دليل آنكه مجبور است هم سرچشمه خود را اسرارآميز نگهدارد و هم اعتبار خود را حفظ كند، دچار محدوديت است.
2- تبليغات خاكستري در برابر تحليلهاي درازمدتي كه دشمن از محتواي نيت آن بعمل مي‌آورد آسيب‌پذير بوده و بدين طريق، تأثير خود را از دست مي‌دهد. بنابراين، در مقايسه با ديگر انواع تبليغات، در مقابل يك ضد تبليغ مؤثر، آسيب پذيرتر است.
تقسيم بندي نوع سوم عبارتست از: 1- جنگ رواني 2- اقدامات رواني
1- جنگ رواني: جنگ رواني (psychological Warfare/Psywar) عبارت است از استفاده طراحي شده از تبليغات و ساير اقدامات در زمان جنگ يا وضعيت فوق العاده، به منظور اصلي تأثيرگذاري بر افكار، هيجانات، نگرشها و رفتار گروههاي دوست، دشمن و بي‌طرف به گونه‌اي كه از تحقق اهداف و مقاصد ملي پشتيباني شود.
2- اقدامات رواني: اقدامات رواني(psychological actions /psyop) عبارت است از آن دسته از اقداماتي كه در زمان صلح يا در مناطق خارج از صحنه نظامي فعال جنگ انجام مي‌شود و به منظور تأثيرگذاري بر هيجانات، نگرشها يا رفتار گروههاي خارجي طراحي و اجرا مي‌گردد، به گونه‌اي كه زمينه ساز تحقق مقاصد و خط‌مشي‌هاي دولت باشد