فاكتورهاي مقايسه هواپيماهاي جنگنده

1- مانور پذيري:يعني توانايي شيرجه زدن سريع و ناگهاني-اوجگيري قدرتمندانه و گردش كردن تند و بسته براي پيشدستي نمودن در متوجه كردن دماغه هواپيما بسوي هواپيماي دشمن

2- ديد:با وجود تمامي امكانات راداري-كنترل كنندگان زميني و هواپيماهاي AWACS(هشدار زود هنگام)خلبان جنگنده براي پيروزي در نبرد هوايي نزديك به آنچه ميبيند متكي است. ديدن بدون مانع به خلبان امكان برتري بيشتري ميدهد.نمونه هاي موفق اين ديدگاه هواپيماهاي P-51D  موستانگ و F-16 فايتينگ فالكن ميباشد.

3- برد:يعني توانايي حمل سوخت كافي براي نبرد از بلند شدن از پايگاه يا ناو  و جنگيدن و بازگشت دوباره به خانه.

4- بقاپذيري:يعني توانايي تحمل و جذب صدمات قابل توجه حين نبرد و  بازگشتن به پايگاه مادر يا نهايتا يك مكان امن.

5- قدرت آتش:قدرت آتش يك جنگنده نيز عاملي تعيين كننده در پيروزي است.

6- سقف پرواز:بيشترين ارتفاعي كه يك جنگنده از آن به گونه اي موثر  به اجراي ماموريت بپردازد.

7- سرعت:سرعت يك جنگنده به آن كمك ميكند كه در كمترين زمان ممكن وارد صحنه نبرد شده يا آن را ترك نمايد.

8- نسبت شكار:عبارتند از نسبت هواپيماهاي سرنگون شده دشمن توسط يك نمونه خاص از هواپيماهاي خودي به نسبت تعداد سرنگون شده همان نوع هواپيماي خودي.