1 . جنگ ناهمگون یک دانش واژه نظامی است که برای توصیف نوعی از جنگ استفاده میشود که طرفهای درگیر در آن از حیث فناوری و تواناییهای نظامی در جنگ در یک سطح قرار ندارند، به همین سبب روشهای مورد استفاده آنان در جنگ علیه یکدیگر، متفاوت از هم است.


2 . ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز تعریفی در خصوص مفهوم ناهمگون ارائه مینماید. از نظر آن ستاد، جنگ ناهمگون عبارتست از:  به کارگیری رویکردهای غیرقابل پیشبینی یا غیرمتعارف برای خنثی نمودن یا تضعیف قوای دشمن و در عین حال بهرهبرداری از نقاط آسیبپذیر او، از طریق فناوری غیرقابل انتظار یا روشهای مبتکرانه.


3 . جنگ ناهمگون جنگی است که در آن طرفین درگیر از لحاظ دسترسی به امکانات رزمی، با هم تناسبی نداشته و در یک سطح یکسان قرار ندارند لذا احتمال کاربرد یک طرفه نیروی نظامی از سوی قدرت برتر بر ضد دیگری وجود دارد.


4 . جنگ ناهمگون به حالتی اطلاق میشود که دو یا چند جبهه مخالف در برابر هم قرار گرفته باشند و یکی از طرفین قدرت نظامی کمتری نسبت به دیگری داشته باشد و برای پیروزی و نه پذیرفتن تسلیم، از هر روشی خواه متعارف و یا غیرمتعارف در تضعیف و عقب نشاندن دشمن استفاده کند. جنگ ناهمگون میتواند جنبههای گوناگونی را دربرگیرد. حمله شیمیایی، هستهای یا بیولوژیک، حمله اطلاعاتی، حمله تبلیغاتی یا جنگ روانی و یا حتی اقتصادی.


5 .جنگ ناهمگون عبارت است از درگیری خارج از اصل و قاعده، یا یک شیوه غیرمستقیم و فریبآمیز جهت تأثیر گذاردن بر موازنه و برابری نیرو در مقابل دشمن و ضربه به دشمن از طریق شناسایی نقاط ضعف آن.


6 . درگیری خارج از قاعده در تمامی سطوح تاکتیکی، عملیاتی و راهبردی که طرف ضعیفتر سعی در حداکثر بهرهبرداری از نقاط ضعف دشمن و توانمندیهای بدیع خود در ابعاد فیزیکی و روانی جنگ همراه با یافتن راههای مبتکرانه جهت تغییر اراده دشمن را دارد؛ به عبارت دیگر، جنگ ناهمگون تلاشهایی است که به منظور علیه یا آسیب رساندن به توانمندی با بهرهبرداری از نقاط ضعف دشمن انجام میگیرد. جنگ ناهمگون از روشهایی است که به طور عمده با روش عملیات مورد انتظار دشمن مغایرت دارد. رویکردهای ناهمگون به طور کلی اثر شدید روانی است مانند ضربه (شوک) یا نوعی سردرگمی که روی ابتکار، آزادی عمل یا میل و اراده دشمن اثر میگذارد. اتخاذ روشهای ناهمگون نیاز به برآورد آسیبپذیریهای دشمن دارد. رویکرد ناهمگون اغلب از ابتکار عمل تاکتیکی غیرسنتی، تسلیحات و یا فناوریها بهرهگیری مینماید که میتواند در تمام سطوح جنگ (تاکتیکی، عملیاتی و راهبردی) و دیگر طیفهای عملیات نظامی مورد استفاده قرار گیرند.

جنگ ناهمگون محدود به روشهای جنگ کلاسیک نبوده و تمایز تاکتیکهای به کار گرفته شده و نیز استفاده از روشهای مبتکرانه و فریب موجب سردرگمی دشمن میگردد به ویژه آنکه در این جنگها تمایز میان نیروهای نظامی و غیرنظامی در آماج حمله وجود ندارد و آنجا که دشمن دارای آسیبپذیریهای جدی از ناحیه نیروهای غیرنظامی است، این امر میتواند در تحمیل اراده بر دشمن کارساز باشد.
مؤسسه مطالعات راهبردی آمریکا در سال 2001 یک تعریف کلی و کامل از راهبرد ناهمگون ارائه داده است که در حوزه نظامی و امنیت ملی، عدم همگونی یا ناهمگونی یعنی اقدام، سازماندهی و تفکری متفاوت با دشمنان به روشی است که برتری و توانمندیهای خودی را به حداکثر رسانده، از نقاط ضعف دشمنان بهرهبرداری نموده و نیز ابتکار را در دست گرفته و یا این که آزادی عمل بیشتری را کسب نماید و در نهایت ابتکار عمل را به دست آورد. راهبرد ناهمگون ممکن است راهبردی، سیاسی، نظامی، عملیاتی و ترکیباتی از همه این عوامل باشد. در جنگ ناهمگون هر سلاحی میتواند در حکم یک سلاح مؤثر عمل کند؛ مردمی بودن جنگ ناهمگون امکان به میدان آوردن همه امکانات را فراهم میکند و علاوه بر این، همسانسازی و همرنگی با مردم کار اطلاعات دشمن را سخت میکند. در واقع، جنگ ناهمگون با صفت ناهمگون بودن آن، نوعی ناهمگونی میان طرفهای درگیر در جنگ را نشان میدهد.


بنابراین اتخاذ رویکرد ناهمگون گذشته از تمام مزایای اجرایی آن، قابلیت بازدارندگی بسیار کارآمدی نیز خواهد داشت چرا که این رویکرد ناهمگون باعث ایجاد دغدغههایی مانند وحشت از تلفات انسانی و اطلاعاتی، ضعف در مقابل استفاده دیگر کشورها از ترکیب ناهمگونیها، هراس از تلفات غیرنظامی، ضعف در مقابل از دست دادن تواناییکسب اطلاعات، هراس از دستیابی کشورهای مستقل به فناوری پیشرفته و عدم توانایی بازدارندگی در مقابل شیوههای نبرد ناهمگون برای دشمن شده و همانند یک مدافع، با استفاده از هوش برتر، قابلیت تعریف مجددی برای هر سازوکار و ساختاری را دارا بوده و واکنشهای او برای مهاجم مبسوق به سابقه نبوده و نامتعارف میباشند بنابراین، دشمن را مجبور به استفاده از مدیریت اقتضایی و لحظهای نموده که این مسأله امکان خطا و در نتیجه ضریب آسیبپذیری او را به شدت افزایش خواهد داد.