نبرد تن به تن با فاصله نزدیک ( خفه کردن ها )
خفه كردن، موثرترين روش ناتوان ساختن يك حريف است. آسيب پذيري گلو بميزان زيادي مشخص است و بايد هدف اصلي در نبرد با فاصله نزديك باشد. هدف شما ممكن است شكستن گردن حريف، فشردن ناي او، مسدود كردن ذخيره هوا در ششهاي او يا مسدود كردن ذخيره خون در مغز او باشد.
الف- خفه كردن با فشردن: فشردن ناي دقيقا زير حنجره احتمالا يكي از سريعترين، آسانترين وكشنده ترين وسايل خفه كردن مي باشد. ناي بين شست و دويا سه انگشت اول فشرده مي شود.
ب – خفه كردن تنفسي: فشردن ناي براي جلوگيري از جريان هوا به ششها به موثرترين روش توسط فشار بر غضروف ناي اعمال مي شود. بيهوشي مي تواند طي 1 يا 2 دقيقه رخ دهد. با اين وجود، اين فن هميشه براي يك حريف قوي يا حريفي با گردن بزرگ، كارآمد نمي باشد. مسدود كردن ذخيره خون براي تضعيف حريف در ابتدا بهتر است.
ج – خفه كردن خوني: قطع جريان خو به مغز با اعمال فشار به سرخرگهاي گردن منجر به بيهوشي سريع حريف مي شود. قربياني مي تواند طي 3 تا8 ثانيه بيهوش شود و طي 30 تا 40 ثانيه بميرد.
فنون خفگي
چندين فن خفگي وجود دارد كه سرباز مي تواند براي شكست حريفش در نبرد تن به تن استفاده كند.
الف – خفه كردن با يقه متقاطع: جنگو با دستان متقاطع تا آنجا كه ممكن است خود را ه گردن حريف مي رساند و يقه اش را مي گيرد (شكل 6-3، مرحله 1). پشت دستهاي او بايد روبروي گردن باشد.
شكل 6-3 خفه كردن با يقه متقاطع
جنگجو، آرنجهاي خود را خميده و نزديك بدن نگاه مي دارد (مانند باز كردن شيشه اي با درپوش محكم)، با هر دو دست به بيرون مي كشد و دو طرف گردن حريف را بــا چرخاندن بند انگشت ها در گردن، مي گيرد (شكل 6-3، مرحله 2). ساعد نيز مي تواند استفاده شود.
ب – خفه كردن با گرفتن يقه: جنگجو، يقه حريف خود را با دو دست بطور مستقيم مي گيرد (شكل 7-3). سپس بند انگشتان را به سمت داخل در مقابل گردن مي چرخاند تا سرعت يك خفگي خوب را ايجاد كند. او همچنين آرنجها را در جلو و نزديك بدن قرار مي دهد كه در آنجا بيشترين نيرو حفظ مي شود.
شكل 7-3 خفه كردن با گرفتن يقه
شكل 8-3 خفه كردن سرخرگ گردن
شكل 9-3 خفه كردن ناي
ج – خفه كردن سرخرگ گـــردن: جنگجو، دو طرف گلوي حريف را توسط عضله مي گيرد و شستهاي خود را در سرخرگهاي گردن فرو مي برد و آنها را مي بندد (شكل 8-3). اين يك خفگي سريع و دردناك است.
د – خفه كردن ناي: جنگجو با قراردادن سه انگشت در پشت حنجره در يك طرف و شست در پشت طرف ديگر، ناي حريف را مي گيرد 0شكل 9-3). سپس انگشتها را به يكديگر فشار مي دهد و مي چرخاند و با اعمال فشار، حريف را ناتوان مي سازد.