در سال 1959 سرگرد رابرت راجرز ، كه اهل هام شر (Hamshire) بود ، در طي جنگ فرانسه و سرخپوستان ( هنديها)  9 گروهان مستعمران آمريكايي استخدام كرد تا با انگليسيها بجنگد و روشها و تاكتيكهاي عملياتي نيروهاي تكاور ويژگي ذاتي مرزنشينان آمريكايي است . اگرچه ، سرگرد راجرز اولين فردي بود كه براي آنها تأمين سرمايه كرد و آنها را در تصميمات و نيروهاي جنگي سازمان يافته دائمي خود شريك نمود .

روشهاي جنگي كه اولين تكاوران به كار مي بردند ، در طي جنگ انقلابي لكونل دنيل مورگان كه گروهي را با نام « تفنگداران مورگـان » تشكيل داده بود پيشرفت داده شدند . طبق نظر ژنرال برگواين ، افراد مورگان  مشهورترين سپاه ارتش قاره اي بودند و همه آنها به تيراندازي خود مي باليدند فرانسيس ماريان معروف به « روباه مرداب » جنگ انقلابي مشهور ديگري را با نيروهاي تكاور سازماندهي كرد كه به « پارتزنهاي ماريان » شهرت يافتند . پارتزنهاي ماريان در گروههاي 10 تا چند صد نفري به وجود آمده بودند و مستقل از عوامل ارتش اصلي واشینگتون وارد عمليات مي شدند .

آنها با انجام عملياتهايشان در خارج از مردابهاي كارولينا مذاكرات انگليسيها را بهم زدند و از حمايت سازمان سلطنت خواهان نسبت به انگلستان جلوگيري نمودند ، كه اين امر اساساً منجر به پيروزي آمريكا شد .

جنگ داخلي آمريكاييها ، دوباره فرصت ديگري را براي تشكيل واحدهاي مخصوصي مثل نيروهاي تكاور فراهم ساخت .

جان اس موسي كا استاد بكارگيري دقيق و ماهرانه سواره نظام يكي از شاهكارترين افراد تكاوران متفق بود ، او معتقد بود با روي آوردن به حملات تهاجمي ، مي توان دشمن را مجبور به حفاظت از صدها منطقه نمود ، و سپس به يكي از ضعيفترين نقاط حمله برد با اطمينان پيروزي را بدست آورد .

با دخالت آمريكا در جنگ جهاني دوم ، نيروهاي تكاور فرصت يافتند تا در صفحات تاريخ رقم خورند .

سرگرد ويليام ـ ا ـ داربي در تاريخ 19 جون ، 1942 اولين گردان تكاور را در دومين ، و پنجمين گروهانهاي تكاوران را در روز آغاز تك ، در منطقه ساحل omanda فرود آمدند . اين يكي از تلخ ترين مبارزات تكاوران در طول ساحل بود كه در طي آن تكاوران شعار رسمي خود را بدست آوردند . هنگامي كه شرايط در ساحل Omanda بحراني تر مي شد ، فرمانده بيست و نهمين لشكر پياده نظام اعلام كرد كه تمام نيروها بايد در ساحل آشكارا و در روي زمين پيشروي كنند . سپس به سرهنگ دوم ماكس اشنايدر فرمانده پنجمين گروهان گفت : تكاوران راه را نشان مي دهند . فرمانده پنجمين گروهان تكاور نيز ، نيروهاي نوك حمله را فشرده تر كرد ، بنابراين افراد هم پيمان قادر شدند تا خود را از تهاجمات ساحلي دور سازند .

ششمين گروهان تكاور ، در اقيانوس آرام عمليات انجام دادند ، آنها در پشت خطوط دشمن مأموريتهايي را كه شامل شناسايي ، شليكهاي سخت و حملات مسلحانه طولاني مدت بود را انجام دادند . آنها جزء اولين گروههاي نظاميان آمريكايي بودند كه به فيليپين بازگشتند ، و مهمترين تأسيسات ساحلي آنها را قبل از تهاجم ويران ساختند . جنگي هم پيمان را از زندانهاي چادرهاي منطقه كاباناتان نجات دهند .

از انواع ديگر نيروهاي تكاور مي توان پانصد و سي اُمين واحد مركب  « موقت» را نام برد كه به عنوان نيروهاي مقاومي سازماندهي و تربيت شدند تا در پشت خطوط نيروهاي دشمن نفوذ كنند و در جنگ با ژاپن برما Burma را اشغال كنند . فرمانده اين واحد ژنرال بريگيدير(Brigadier) ( آخرين ژنرال اصلي ) يا فرانك ري مريل (Frank . D. Meril) بود كه در 2997 افسر او به عنوان مردان « غارتگر مريل » شهرت يافتند .

اعضاي تشكيل دهنده گروه تكاور « غارتگران مريل » داوطلباني بودند كه از پنجمين ،‌ صد و پنجاه و چهارمين و سي و سومين هنگهاي پياده نظام و همچنين ديگر هنگهاي پياده نظام كه در جنگهاي جنوب غربي و جنوبي اقيانوس آرام شركت داشتند . اين افراد در پاسخ به دعوت رياست ستاد ،‌ ژنرال جورج سي مارشال براي انجام مأموريتهاي خطرناك داوطلب شده بودند . اين افراد نيروي بدني زياد و استقامت زيادي داشتند و تعليمات پرورشي در جنگلها را گذرانده بودند و از نظر انجام عملياتهاي جنگي مورد آزمايش قرار گرفته بودند .

قبل از ورود اين نيروها به گردان برمه شمالي ، غارتگران مريلي در هندوستان تحت نظارت ويژه ژنرال اردك وينگيت در ارتش انگلستان تعليم داده مي شدند . در آنجا آنها از تاريخ فبريه يا جون سال 1943 براي يادگيري تاكيتكهاي نفوذي طولاني مدت و روشهاي پيشرفته و ساختگي ژنرال وينگيت پرورش مي يافتند . عملياتهاي اين نيروهاي غارتگر ، همزمان با عملياهاي بيست و دومين و سي هشتمين لشكرهاي چيني ها بود كه براي نجات و ترميم مناطق شمالي برما حركت كرده بودند و راه را براي ساختن جاده Leda  آماده ساخته بودند . اين جاده راه آهن هندوستان را در  Leda  به جاده قديمي برما در چين متصل مي كرد . غارتگران نيز حركت خود را آغاز كردند و در جنگلها و بر روي كوهها از دره Hakwung در شمال غربي برما تا  Myttkyina  و رودخانه  Irrawawdy جنگ كردند .

در پنجمين حمله اصلي و سي اُمين  حمله اصلي توانستند سربازان مجرب را از لشكر هجدهم ژاپني ها را شكست دهند . با انجام عمليات در پشت نيروهاي اصلي ژاپني ها بوسيله سازماندهي خطوط ذخيــره اي و ارتباطات ، اين امكان را فراهم نمودند تا چيني ها در قسمت جنوبي پيشرفتهايي را بدست آورند . بقيه اعضاي باقيمانده در 475 اُمين هنگ پياده نظام كه آخرين جنگ خود را در 3 ـ 4 فوريه سال 1945 انجام داد ، پيوستند .

اين هنگ پياده نظام  به عنوان پيشواي 75 اُمين هنگ تكاور امروزي است .

اندكي بعد از وقفه جنگ كره در جون 1950 ، هشتمين گروه تكاوران ارتشي از داوطلبان واحدهاي آمريكايي شكل گرفته شد . اين گروهان در كره تشكيل شدند و در راه رسيدن به رودخانه Yalu در طي جنگي با انجام عملياتهاي نوك حمله اي مقابل 5 حمله دشمن پايداري كردند .

در سپتامبر 1950 اداره پيام رساني ارتش ، از داوطلبان براي پرورش يافتن به عنوان تكاوران نيروي هوايي دعوت كرد . در 82 اُمين دسته نيروهاي هوايي ، 5000 يگان چترباز داوطلب شدند و از بين آنها 900  نفر براي تشكيل 8 گروهان منظم تكاور نيروي هوايي ارتش انتخاب شدند . 9 گروهان اضافي نيز از ميان نيروهاي ارتشي و نيروهاي گارد ملي رسته هاي پياده نظام انتخاب شدند . اين 17 گروهان نيروهاي هوايي تكآوران در فورت بناين Fort  Beniny) ) و گرجستان تحت تعليم و فعاليت قرار گرفتند و تمرينات اضافي را نيز در كوههاي Colorado انجام مي دادند .

در سال 1950 و 1951 حدود 700 نفر از بين افراد گروهانهاي اول ، دوم ، سوم ، چهارم ، پنجم و ششم نيرو هاي هوايي تكآوران با افراد دسته هاي پياده نظام در كره جنگيدند . با حملات آبي ، هوايي ، خاكي اين شش گروهان نيروهاي تكآور هوايي توانستند حملات مسلحانه اي ترتيب داده و عميقاً در خطوط دشمن نفوذ كنند و در برابر كره شمالي و نيروي هاي چيني عمليات محرمانه اي را ترتيب دهند . در تاريخ نيروهاي تكاور ، آنها اولين افرادي بودند كه از راه پرش مي جنگيدند . پس از مداخله چيني ها ، اين تكآوران اولين گروههاي آمريكايي بودند كه از 38 اُمين سنگري كه موازي با مناطق محاصره شده بود ، عبور كردند . دومين گروهان نيروهاي هوايي تكآوران در تاريخچه ارتش آمريكا تنها واحد نيروهاي تكاور آفريقاي شمالي بودند . افراد گروهان تكاور ششم نيز در جنگ با كره براي  آزادي خود تاوان خونين و سنگيني دادند . تنها يكي از شش گروهان شجاع و برادر در ميدان جنگ با  كره شكست خوردند .

ديگر گروهانهاي نيروهاي تكاور ، با نيروهاي پياده نظام ايالات متحده و آلمان و ژاپن همكاري كردند . اعضاي اين گروهانها همان داوطلبان جنگ با كره در نقش نيروهاي پياده نظام بودند . تكاوري به نام ران پورتر Donn porter پس از مُردن ، به عنوان برنده مدال افتخار معرفي گرديد . در 14 اُمين جنگ كره ، تكاوران به عنوان افسران اصلي نقش داشتند و 12 نفر از بين آنها سرهنگ و افسر درجه دار ارشد شدند وبه عنوان رهبران شهرها ايفاي مسئوليت نمودند.

در طي جنگ ويتنام ، 14 گروهان نيروهاي تكاور متشكل از اعضاي داوطلب بسيار فعال از Mekong  Detta تا DMZ طبقه بندي شدند . با توجه به گروههاي جدا شده آنها و دسته ها و واحدهاي نيروهاي زميني ، آنها نيروي عظيمي را تشكيل داده بودند . عملياتهاي شناسايي و انفجاري در مناطق استقرار دشمن باعث افزايش دانش جنگي قابل توجهي مي شوند . با وجود اينكه در ابتداي امر اين نيروها در گروهانهاي LRP و LRRP قرار داشتند ،‌ بعداً به عنوان اعضاي P,O,N,M,L,K,I,H,G,F,E,D,C يا 75 اُمين نيروي پياده نظام تكاور طبقه بندي شدند .

در پي جنگ ويتنام ، نياز به نيروهاي پرورش يافته و با قابليت عكس العمل سريع تشخيص داده شد و رئيس ستاد ارتش ژنرال ابرام (Abrams) پس از جنگ جهاني دوم دستور فعال سازي واحدهاي نيروهاي تكاور جنگي را صادر كرد . اولين و دومين نيروهاي تكاور جنگي و 75 اُمين نيروي پياده نظام تشكيل شدند . اولين گروه تكاوران جنگي در fort Benning  گرجستان پرورش يافتند و در 8 فوريه سال 1974 در Fort  Stewart شروع به فعاليت كردند . دومين گروه تكاوران در گرجستان و در تاريخ 3 اكتبر سال 1974 فعال شدند .

در حال حاضر اولين گروه جنگي در نيروي هوايي ارتش در Hunter مستقر هستند . دومين نيروي جنگي در Fort  Lewis واشنگتن مي باشد .

دور انديشي تصميـم ژنرال آبرام Abram ، درست مثل كارامدي نيروهاي جنگي تكاوران ، به مردم ايالات متحده ثابت شد . زيرا در اكتبر 1983 ، در پي حمله آمريكا به ايسلند درGrenada ، اين نيروها از شهروندان آمريكايي آن منطقه حمايت كردند و دموكراسي را دوباره بر پا ساختند . همان طور كه انتظار مي رفت نيروهاي تكاور راه را هموار ساختند . در طي اين عمليات نيروهاي تكاور با نام مستعار « خشم فوري » حمله هوايي جسورانه و كم ارتفاعي را ترتيب دادند . ( در حدود 500 فيت ) تا توانستند فرودگاه ( Point  salines ) را تصرف كنند و سپس براي چند روزي به عملياتهاي خود ادامه دهند . تا اينكه ساكنين منطقه موفق شده و توانستند دانشجويان رشته پزشكي آمريكا را در آن منطقه نجات دهند .

در نتيجه نمايش كارآمدي نيروهاي تكاور جنگي ، اداره ستاد ارتش در سال 1984 اعلام كرد كه در طي 40 سال اخير نيروي واحدهاي تكاور بوسيله فعال سازي واحد تكاور ديگري به خوبي مي توانند درجه افسران و فرماندهان خود را در بالاترين حد خود افزايش دهند . اين واحدهاي جديد سومين نيروهاي جنگي تكاور ، 75 اُمين نيروهاي پياده نظام ، مراكز فرماندهي تكاوران و 75 اُمين نيروهاي پياده نظام بودند كه باعث افزايش نيروي تكاوران ارتشي شدند كه واقعاً بيش از 2000 سرباز براي هر واحد نيروهاي تكاور طرح ريزي شده بود .

در20 دسامبر سال 1989 ، 75 اُمين هنگ نيروهاي تكاور دوباره فرصت نمايش كارآمدي خود را در جنگها پيدا كردند براي اولين بارپس از شناسايي اين نيروها در سال 1984 ، افسران مراكز فرماندهـي و ديگر نيــروهاي جنگــي تكاوران در عمليات « تنها دليل » در پاناما صف آرايي كردند . در طي اين عمليات 75 افسر تكاور با اجراي عمليات هوايي به فرودگاههاي Riohata و Tocumen / Torrijos حملات خود را به سمت پاناما هدايت كرده و باز سازي حكومت دموكراسي را در پاناما آسانتر ساختند و از آمريكاييهاي مقيم آن منطقه نيز حمايت كردند .

در فواصل بين 20 دسامبر سال 1989 تا جون 1990 عملياتهاي پي در پي ديگري نيز بوسيله افسران در پاناما اجرا شدند .

در اوايل سال 1991 ، عوامل 75 اُمين نيروهاي افسران تكاور به عربـــــستان سعودي رفتند تا از عمليات « طوفان صحرا » حمايت كنند .     

در اگوست سال 1993 ، عوامل 75 اُمين نيروهاي افسران تكاور به سومالي رفته و به حمايت از عمليات « باز سازي اميد » شتافتند و در نوامبر 1993 بازگشتند .