گنجینه آسمانی
با هم قسمت کوتاهی از این کتاب را مرور می کنیم:
دو سال براي تاريخ هيچ نيست و تو ميداني زمان بر ما اسيران زمان است كه ميگذرد، اگرنه، در پيشگاه لازمان و لامكان، ديروز و امروز و فردا بهيكباره حاضرند و اين عرصهي زمان را هم، او براي تكامل من و تو گسترده است.
اكنون اين نخلستانها خالي است، اما اگر درست دقت كني، در اين سكوتي كه سنگين بر روح نخلستان نشسته است، صداي ملكوتي و پر از خلوص آن مرد خدا را ميشنوي كه عشاق حرم را به سوي كربلا فرا ميخواند و حتي از اين بيشتر، صداي خنده و گريهي طليعهداران نور را هم كه دو سال و چند ماه ديگر در اينجا گِرد خواهند آمد خواهي شنيد.
گوش كن... ميشنوي؟
كربلا و آن سويتر، قدس، در انتظار طليعهداران هستند؛ هم آنان كه راهگشاي تاريخ به سوي عدالت موعود خواهند بود. آيا تو نيز به خيل آنان پيوستهاي؟
هزاران سال از آغاز حيات بشر بر اين كرهي خاكي ميگذرد و همهي آنان تا به امروز مردهاند و ما نيز خواهيم مرد و بر مرگ ما نيز قرنها خواهد گذشت. خوشا آنان كه مردانه مردهاند و تو اي عزيز، ميداني تنها كساني مردانه ميميرند كه مردانه زيسته باشند. ياد شهدايمان به خير! شهيد عزيز سيد صادق دشتي در عمليات بدر به لقاي خدا رسيد و خليل پرويزي در همين والفجر هشت. بچههاي جنگ، فداكارترين و صميميترين و پرتلاشترين بچههاي جهاد فارس. و البته جاي آنان هرگز خالي نميماند و اين از اسرار شهادت است.
بسم الله الرحمن الرحیم