نبرد ضد زره

بهترين وسيله براي حفظ جان در نبرد زره است ، سپر جز اولين زره هاي دنيا براي مقابله با ضربات شمشير ، تير و نيزه بود ، پوشيدن زره و تكامل آن نقطه عطفي در جنگ هاي باستان به وجود آورد ، شواليه ها زره پوشان آن دوران بودند . در جنگ جهاني اول تيربارها توان رزمي نيروهاي پياده را بسيار محدود كردند و تحرك را به حداقل رساندند ، دليل اصلي اين موضوع نداشتن حفاظ لازم براي نيروهاي پياده بود ، زره پوش مناسبي بايد طراحي مي شد ، انگليسي ها با الهام از تراكتور زنجيردار هولت كه در زمين هاي ناهموار به راحتي حركت مي كرد و با نصب ورقه هاي ضخيم فلزي در اطراف آن و يك سلاح مناسب جهت شليك به دشمن وسيله مخوفي را ساختند ، طراحي اين وسيله تحت تدابير امنيتي صورت مي گرفت و براي مخفي ماندن پروژه نام تانك به معني مخزن آب را روي آن گذاشتند كه بعدها هم به همين نام معروف شد ، البته آلماني ها به آن پانزر ، فرانسوي ها شار ، اسپانيايي ها كارودكامبت و عرب ها دبابه مي گويند .

آن زمان ابتدا تانك ها را به دو صورت مي ساختند ، تانك نر كه مسلح به توپ و تانك ماده كه مسلح به تيربار بود ، بعدها تانك هايي ساخته شد كه هم توپ و هم مسلسل داشت ، تانك ها در سال 1916 وارد جنگ شدند و با وجود تعداد كم توانستند پيروزي هاي زيادي كسب كنند ، اولين نبرد بزرگ تانك ها در 20 نوامبر 1917 در كامبراي رخ داد ، در اين عمليات 476 تانك شركت كردند و توانستند به پيروزي سرنوشت سازي دست يابند ، تانك ها موفق شدند با غافلگير كردن حريف 8000 نفر را اسير و بيش از يكصد توپ را به غنيمت بگيرند ، بعد از جنگ جهاني اول كشورهاي انگليس ، آلمان ، آمريكا ، فرانسه و شوروي هركدام طبق انتظارات و دكترين هاي خود در جنگ تانك هايي را طراحي كردند ، با روشن شدن آتش جنگ جهاني دوم توسط آلمان لشكرهاي زرهي با جايگاه ويژه اي وارد عمل شدند ، زرهي به نيروي مختلط متشكل از تانك ، نفربر و ساير خودروها اطلاق مي شود كه در جبهه هاي نبرد نيروها را به صورت سواره جابه جا مي كند ، اين نيرو با داشتن سه مزيت حفاظ زرهي ، قدرت آتش بالا و تحرك در صف و خطوط مقدم دشمن رخنه و مي توان گفت در حمله بهترين خط شكن نبرد و در دفاع نيز بهترين سنگر متحرك است .

ابتداي جنگ جهاني دوم نيروهاي پياده با نارنجك هاي دستي و مواد آتش زا به جنگ با تانك ها مي رفتند ، براي انجام اين كار بايد افراد به تانك نزديك مي شدند كه خطرات زيادي را براي آن ها در پي داشت ، آن زمان توپخانه دشمن اصلي تانك به شمار مي آمد ، توپخانه اي كه در پشت درختي يا در خرابه هاي شهري مخفي شده بود مي توانست تانكي را نابود كند ، ورود تفنگ ها و موشك انداز هاي ضد تانك توانست دوران شكست ناپذيري تانك ها را پايان بخشد ، امروزه نيروهاي پياده با مجهز شدن به انواع سلاح هاي ضد تانك و بهره گيري از تاكتيك شكار تانك مي توانند بهترين و مدرنترين تانك را نابود كنند ، براي آشنايي با فنون شكار تانك ابتدا بايد با نقاط ضعف و قوت تانك آشنا شد ، تانك هاي مدرن امروزه معمولأ توانايي هاي زير را دارند:

1- قدرت تحرك و سرعت بالا در زمين هاي ناهموار و شيب دار

2- قدرت و دقت آتش بالا به وسيله توپ و تيربارها

3- حفاظ زرهي مقاوم و چند لايه براي مقابله با اصابت احتمالي انواع مهمات پرتابي به بدنه

4- اقدامات ضد شناسايي توسط دستگاه هاي خنك كننده و سيستم دود استتار

در كنار اين توانايي ها تانك ها عمومأ نقاط ضعفي هم دارند :

1-وزن سنگين و محدوديت عبور از روي پل ها و زمين هاي نرم

2- جثه بزرگ كه باعث ديده و هدف قرار گرفتن مي شود

3- محدوديت ديد خدمه

4- عدم عبور از بعضي مناطق شهري و كوهستاني

تانك ها داراي نقاط كوري هستند كه شكارچيان تانك مي توانند با بهره گيري از آن خود را به تانك نزديك كنند ، محدوديت ديد در تانك هاي مختلف متفاوت است امأ عمده تانك ها در قسمت جلو ديد نسبتأ خوب ، در قسمت پهلو ديد بسيار محدود و پشت سر نيز فاقد ديد هستند ، البته شرايط فوق هنگامي ايجاد مي شود كه خدمه تانك در داخل تانك با وضعيت دريچه بسته نشسته باشند . اطراف تانك را زاويه بي روح يا منطقه مرده تانك گويند به عبارت ساده تر لوله تانك از زاويه معيني پايين تر نمي آيد و تانك شعاع چند متري جلوي خودش را نمي تواند با توپ بزند ، اين شعاع بستگي به نوع تانك دارد ولي از 25 متر تجاوز نمي كند ، پس اگر شكارچي تانك در فاصله چند متري تانك قرار بگيرد حتي اگر هم خدمه آن را ببينند قادر نيستند او را با توپ بزنند ، البته به اين نكته توجه داشت كه تانك به جز توپ داراي سلاح هاي ديگري هم است .

تانك ها عمومأ داراي نقاط آسيب پذيري به شرح زير هستند :

1- زره تانك : در اطراف ارابه قطر زره متفاوت است ، معمولأ جلوي تانك و برجك بيشترين قطر زره را دارد و آن را شيب دار درست مي كنند تا در صورت اصابت مهمات پرتابي كمانه كند ، تنها بين برجك و بدنه در قسمت جلوي تانك آسيب پذير بوده كه هدف گيري آن هم بسيار مشكل است ، قسمت هاي پهلو ، عقب و زير تانك كمترين قطر زره را دارد و اگر مورد اصابت قرار گيرد تانك آسيب مي بيند .

2- دهليز موتور : در بسياري از مواقع حتي انفجار نارنجك يا مواد ساده آتش زا مي تواند با صدمه زدن به نقاط حساس موتور تانك را از حركت انداخته و متوقف كند و آن را به صورت يك هدف ثابت درآورد .

3- دستگاه تعليق« شني ها و چرخ هاي تانك » : با انفجار كوچكي شني تانك قطع و پاره خواهد شد كه در اينصورت تانك متوقف مي گردد ، حتي قرار دادن ميله ، الوار و يا سنگ بزرگي در بين چرخ هاي هرزه گرد يا چرخ خورشيدي هم موجب توقف و يا كندي حركت تانك مي شود .

4- برجك : معمولأ زره نسبتأ قوي دارد ، درون برجك محل قرار گرفتن مهمات و گلوله هاي تانك مي باشد و اگر مورد اصابت شديد گلوله يا موشكي واقع شود تانك منفجر خواهد شد .

5- باك سوخت : شامل باك هاي داخلي و خارجي است ، باك داخلي اغلب در اطراف دهليز موتور و باك خارجي در عقب يا بغل تانك نصب مي شود ، تانك ها معمولأ قبل از درگير شدن با دشمن باك هاي خارجي خود را خالي مي كنند ولي در صورت هدف قرار گرفتن آن تانك آتش مي گيرد .

6- جنگ افزارهاي تانك : از كار انداختن جنگ افزارهاي تانك بسيار مشكل است براي اينكار بايد ابتدا تانك را از حركت انداخت ، بعد شكارچي بدون اينكه ديده شود با رعايت استتار و اختفا خود را به نزديكي تانك برساند و با قرار دادن مواد منفجره در اطراف يا داخل لوله توپ آن را از كار بياندازد .

نيروهاي پياده مي توانند با انواع موشك ، تفنگ ضدتانك ، نارنجك تفنگي ، مواد آتش زا ، مين و تله هاي انفجاري تانك را هدف قرار دهند ، بهترين وسيله براي شكارچيان استفاده از موشك هاي ضد تانك است ، به جز جنگ افزارهاي ضد تانك تاكتيك هاي پدافندي بسياري نيز وجود دارد كه مي توان با كمك آن واحدهاي زرهي دشمن را متوقف يا حركت آن را كند نمود ، از جمله اين تاكتيك ها انجام عمليات تأخيري براي گرفتن وقت از دشمن است ، اين تاكتيت شامل ايجاد و احداث ميادين مين ، باتلاق ، بريدگي هاي ضد تانك ، راه بندي « در گذرگاه هاي جنگلي و كوهستاني و يا ريختن سنگ بزرگ در مسير حركت تانك » و ... است ، تانك ها در رزم هميشه با آرايشات نظامي حركت مي كنند ، هنگام حمله به تانك ها آرايشات آن ها را در نظر گرفت ، جنگ الكترونيك و اختلال در سيستم مخابراتي براي تانك ها معضل ايجاد كرده و هماهنگي عمليات بين آن ها را از بين مي برد .

نيروهاي پياده اي كه همراه يا اطراف تانك ها حركت مي كنند و به آن ها اصطلاحأ پياده زرهي مي گويند براي شكاچيان تانك مزاحمت ايجاد مي كنند ، وظيفه آن ها پاكسازي منطقه و شناسايي موانع و مواضع ضد تانك است . پياده زرهي جاهايي كه تانك ها نمي توانند پيشروي كنند وارد عمل مي شوند « اين تاكتيك براي اولين بار توسط ژنرال رومل به كار گرفته شد » .

نفرات پياده تا نزديك منطقه نبرد سوار بر نفربر و تانك هستند و بايد با آتش شديد توپخانه و خمپاره از پياده شدن آن ها خودداري كرد ، استفاده از توپخانه ، خمپاره و ... باعث مي شود كه خدمه درون تانك رفته و دريچه را ببندد ، شليك گلوله هاي دودزا ديد خدمه تانك ها را كاهش مي دهد ، شكارچي تانك هميشه با مقداري فاصله از ساير نيروها حركت كند تا اگر دشمن تجمع نيروها را مورد آتش شديد قرار داد به او آسيبي نرسد ، تانك ها بعضي اوقات براي شناسايي مواضع ضد تانك در فواصل دور مانور مي دهند كه در اين هنگام شكارچي نبايد با آتش زود هنگام موضع اختفا خود را لو داده و موشك را هدر دهد ، بلكه بايد بعد از اينكه تانك ها در تيررس كامل قرار گرفتند از اطراف به آن ها كمين زد و پس شليك هر موشك تغيير موضع داد .

موشك هاي ضد نفر را بر عليه تانك به كار نگرفت چون قدرت لازم و كافي را ندارد فقط در صورت اجبار و اتمام مهمات ضد تانك مي توان شني تانك را با آن هدف قرار داد ، مهمات نبايد بيهوده مصرف شود و فقط زماني شليك كرد كه هدف مورد اصابت قرار گيرد . تيربارچي ها مي توانند با هماهنگي لازم بهترين پوشش را براي شكارچيان تانك ايجاد كنند ، هنگامي كه تانكي مورد اصابت قرار گرفته هر لحظه ممكن است منفجر شود و بايد از آن دور شد ، در مناطق كوهستاني و شهري و... كه تانك ها با آرايش ستوني حركت مي كنند ابتدا تانك جلو و سپس تانك آخر ستون را زد و بعد از آن ساير تانك ها را مورد هدف قرار داد .