تقسيم بندي جغرافياي نظامي
جغرافياي نظامي در مورد مناطق خاص مأموريتهاي نظامي بحث مي کند. از جمله تقسيم بندي جغرافياي نظامي عبارت است از:
الف) تجزيه و تحليل منطقه عمليات:
تعيين اثر عوارض طبيعي و انساني يک منطقه در عمليات تاکتيکي نظامي را تجزيه و تحليل منطقه عمليات گويند. در اين تجزيه و تحليل همه پديده هاي طبيعي از جمله، تغييرات سطح زمين در اثر عوامل طبيعي، شکل ظاهري و پستي و بلنديها، مسير زهکشي، رشد نباتات، زندگي حيوانات و مواد سطحي زمين مورد توجه قرار مي گيرد، بخش ديگر اين تجزيه و تحليل به عوارض مصنوعي و ساخته دست انسان از قبيل ساختمانها و تأسيسات (خطوط راه آهن، جاده ها، فرودگاه، سد، خطوط انتقال نيرو و اراضي کشاورزي) مي پردازد. علاوه بر اين در تجزيه و تحليل منطقه عملياتي مسائل آب و هوايي مورد توجه قرار مي گيرد.
ب) تجزيه و تحليل صحنه جنگ:
تجزيه و تحليل منطقه استراتژيک به مفهوم کاربرد جغرافياي نظامي در سطح فن عملياتي است. تجزيه و تحليل منطقه عملياتي براي تشريح تأثير عمليات نظامي روي ويژگيهاي يک صحنه بالقوه و بالفعل جنگ مورد استفاده قرار مي گيرد. در اين مورد، ويژگيهاي طبيعي و مصنوعي موجود در صحنه جنگ را شامل مي شود. الگوي مشاغل فعاليت انسان، شهرهاي موجود، مناطق کشاورزي، جاده ها، خطوط راه آهن و فرودگاهها و نيز شکل طبيعي زمين، زهکشي، گياهان و آب و هوا از جمله عوامل مهم و قابل توجه صحنه عمليات بشمار مي آيند.
ج) جغرافياي سياسي- نظامي:
کاربرد جغرافياي نظامي در سطح جهاني يا استراتژيک را جغرافياي سياسي- نظامي مي نامند. جغرافياي سياسي- نظامي حوزه تخصصي بين رشته اي است که روابط موجود بين سياست خارجي، امور نظامي و جغرافياي را مورد مطالعه قرا مي دهد و زمينه هايي از جمله حوزه مسئوليت، ديپلماسي، روابط بين المللي، استراتژي، هنر (فن) عملياتي و تاکتيک را مورد بحث و تفحص خود قرار مي دهد.
جغرافياي سياسي- نظامي ملاحظات سياسي، ديپلماتيک، جامعه شناختي، اقتصادي و نظامي را در يک شيوه تمام استراتژيکي تلفيق نموده و به بررسي قدرت نسبي موجود در بين دولتهاي مستقل و دولتهاي ائتلافي (هم پيمان) مي پردازد.
جغرافيا سياسي- نظامي بررسي پايه و اساس قدرت ملي يعني جمعيت، صنعت، بازرگاني، وضعيت مالي، ثبات داخلي منابع، اراده ملي و نيز نيروهاي نظامي مي باشد. اساس جغرافياي سياسي- نظامي عبارتست از: بررسي اندازه، شکل، موقعيت هر يک از مناطق جغرافيايي و کشورهاي جهان و ويژگيهاي مشخصه ملتها نسبت به يکديگر.
جغرافياي سياسي- نظامي، نقش بين کشورهايي که داراي قدرت دريايي هستند و آنهايي که داراي قدرت دريايي و نيز قدرت زميني مي باشند را مورد توجه قرار مي دهد. آلفرد تاير ماهان شيوه قدرت دريايي را در سطح وسيعي بر مبناي تجزيه بريتانيا که از سوي قاره اروپا آسيب ناپذير مي باشد، توسعه داد و باعث شد که بريتانيا براي مدت 140 سال با يک نيروي دريايي ممتاز و يک ناوگان عظيم تجاري بر يک امپراتوري جهاني حکمراني نمايد.
جغرافياي سياسي- نظامي يک عنصر اصلي استراتژيک نظامي در عصر هسته اي مي باشد. شيوه سياسي قدرت و موقعيت نسبي در حفظ يک توازن جهاني قدرت با ائتلاف بين قدرتهاي بزرگ و متوسط داراي اهميت مي باشند. ايده هاي جغرافياي سياسي، اساس مباحثه کنوني در آمريکا بين طرفداران استراتژي دريايي و هواداران ائتلاف استراتژي دريايي و استراتژي زميني را تشکيل مي دهد.
جغرافياي سياسي- نظامي به درک چگونگي تغييرات آتي در قدرت نسبي دولتها روي عمليات بالقوه نظامي نيز کمک مي نمايد.
سه قسمت مذکور در تقسيم بندي جغرافياي نظامي را مي توان در ارتباط با سه بخش از فنون نظامي در جدول زير مشاهده نمود.
د) جغرافياي نظامي موضوعي:
جغرافياي نظامي موضوعي، يک نوع پديده خاص و بطور کامل مشخص در سطح جهان را تحت پوشش قرار مي دهد.
سطح جنگ |
هدف عملیات |
جغرافیای نظامی | |
قدرتها |
استراتژیک |
جهانی و بین المللی |
جغرافیای سیاسی٬نظامی |
نیروها |
منطقه ای قاره ای |
صحنه جنگ |
تجزیه و تحلیل صحنه جنگ |
لشکر های رزمی |
محلی٬ملی |
صحنه جنگ |
تجزیه و تحلیل منطقه عملیاتی |
جغرافیای نظامی